-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:16661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

آيا در نظام اسلامي فقيه وكيل مردم است؟ اگر جواب مثبت است چرا حكومت اسلامي رابه ولايت فقيه تعبير ميكنند, نه وكالت فقيه؟
وكالت عقدي جايز وقابل فسخ است؛ يعني موكّل هر زمان كه اراده كند ميتواند وكيل را از وكالت عزل نمايد. پس وكالت در جايي فرض ميشود كه اوّلاً شخصي اصالتاً حق انجام كاري را داشته باشد تا بوسيله عقد وكالت آنرا به وكيلش واگذار كند وطبعاً اختيارات وكيل در همان محدوده اختيارات خود موكل خواهد بود نه بيش از آن. ثانياً موكل هر وقت بخواهد ميتواند وكيلش را عزل نمايد. كساني كه نظريه(وكالت فقيه) را مطرح نموده اند, وكالت را به معناي حقوقي گرفته اند ومقصودشان اين است كه مردم داراي حقوق اجتماعي ويژه اي هستند وبا تعيين رهبر, اين حقوق را به او واگذار مينمايند. آنچه در نظام سياسي اسلام مورد نظر است با اين نظريه منطبق نيست. بعضي از اختياراتي كه حاكم در حكومت اسلامي دارد, حتّي در حوزه حقوق مردم نيست. مثلاً حاكم حق دارد به عنوان حد, قصاص ويا تعزيز, مطابق با ضوابط معيّن شرعي كسي را بكُشد يا عضوي از اعضاي بدن او را قطع كند. اين حق كه در شرع اسلام براي حاكم معيّن شده, براي آحاد انسانها قرار داده نشده است. حكومت حقّي است كه خداوند به حاكم داده است نه اينكه مردم به او داده باشند. بدين ترتيب اختيارات حاكم به خواست مردم ـ كه در اين نظريه موكلان فقيه فرض شده اند ـ محدود نميشود. ازسوي ديگر, حاكم
شرعي بايد دقيقاً طبق احكام الهي عمل كند وحق سرپيچي ازقانون شرعي را ندارد ونبايد بخاطرخواست مردم دست ازشريعت بردارد. بنابراين, محدوده عمل حاكم را قانون شرعي معين ميكند نه خواست مردم. در حالي كه اگرحاكم, وكيل مردم فرض شود پيروي ازخواست مردم براي او لازم است واختيارات او محدود به خواست موكّلان ميشود ونيز مردم ميتوانند هروقت بخواهند فقيه را عزل نمايند حال آنكه عزل ونصب حاكم شرعي به دست خداست.

پرسشها وپاسخها
استاد محمد تقي مصباح يزدي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.